برای خودم
دفتر خاطرات
هرگز دل من ز علم محروم نشد کم ماند ز اسرار که معلوم نشد هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز معلوم شد که هیچ معلوم نشد
شنبه 2 بهمن 1400برچسب:, :: 23:18 ::  نويسنده : Rozhin

خارج از تمام انچه که من نیستم

این لحظه برای تو مینویسم

برای من 

برای روژین

سکوت

عجیبه 

وقتی به خودم میرسم همه چی تو ذهنم بسته میشه

ای من

کلی حرفای بد دارم تو ذهنم

فکر نکنم قرار باشه چیزایی خوشگلو بخام بهش بگم

خیالی

دروغی

غیرواقعی

ناممکن

بی منطق

احساسی

حساس

اگه میشد احساسمو حذف کنم از وجودم میشد غیر واقعی نگاه کردن کنار گذاشت 

میشد دیگه چیزی ناممکن نبود منطقی بود

بی احساس بودن همچین لذتی داره؟

اره 

چون خیلی کمتر درد میکشی

اوووووه اشکم اومد

نمیخام مامانم ببینه 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Law و آدرس rozhinbabzan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: